کد مطلب:28268 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:140

شریح قاضی












1402. نهج البلاغه: گزارش شده كه شریح بن حارث، قاضی امیر مؤمنان، خانه ای در دوران حكومت وی، به هشتاد دینار خریداری كرد. این خبر به علی علیه السلام رسید. شریح را خواست و به وی فرمود: «به من خبر رسیده است كه خانه ای را به هشتاد دینار خریده ای و برایش سند نوشته ای و گواهانی بر آن گرفته ای».

شریح گفت: همین طور است، ای امیرمؤمنان!

[ راوی گوید:] خشم آلود به وی نگاه كرد و فرمود: «ای شریح! بدان كه به زودی كسی سراغت آید كه در سندت ننگرد و از گواهانت نپرسد، تا این كه تو را از خانه بیرون كرده، به گور، تسلیمت كند، برهنه از همه چیز. ای شریح! بنگر مبادا این خانه را از ثروت دیگران خریده باشی یا پول آن را از غیرِ حلال به دست آورده باشی، كه در این صورت، در دنیا و آخرت، زیان دیده ای. بدان اگر به هنگام خرید نزد من می آمدی، برایت سندی این چنین می نوشتم كه این خانه را به یك درهم یا بیشتر نمی خریدی. آن سند، چنین است:

این است آنچه را كه بنده ای خوار، از مرده ای كه او را برای كوچ حركت داده اند، خریده است. از او خانه ای از خانه های فریب، خریده است، در كویی كه سپری شوندگان و تباه شوندگان در آن جای دارند. این خانه، از چهار سو در این چهار حد، جای گرفته است:

حدّ نخست، بدان جا كه آسیب ها و بلاها در كمین است؛ حدّ دوم، بدان جا كه مصیبت ها جایگزین است؛ حدّ سوم، به هوسی كه تباه سازد؛ و حدّ چهارم، به شیطانی كه گمراه كند؛ و درِ خانه، به حدّ چهارم باز می شود.

این فریفته آرزومند، [ این خانه را] خرید از كسی كه اَجَل، او را از جای كنْد، به بهای برون شدن از قناعتی كه مایه ارجمندی است و [ به بهای] وارد شدن در ذلّت و خواری.

و چه زیانی كه این مشتری از خرید خانه دریابد.